ای که بی تو خودمو تک و تنها میبینم هرجا که پا میذارم تو رو اونجا میبینم
تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد گونه های خیسمو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستها کجاست اون دوتا دستهای خوب؟ چرا بیصدا شده لب قصه های خوب؟
من که باور ندارم اونهمه خاطره مرد عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد !
آسمون سنگی شده خدا انگار خوابیده انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده
یاد تو هرجا که هستم با منه داره قلب منو آتیش میزنه
چشم من بیا منو یاری بکن گونه هام خشکیده شد کاری بکن
غیر گریه مگه کاری میشه کرد؟ کاری از ما نمیاد زاری بکن
اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد تا قیامت دل من گریه میخواد
کاش میمردم و اون نوار سیاه رو کنار این چهره ی زیبا و نورانی نمی دیدم..
ای خدا خیلی ازت گله دارم ای خدا...
گریه و گریه و گریه
کاش میشد زودتر باور کرد ... همینو از خدا میخوام
از ته قلبم تسلیت می گم. و از خدا میخوام صبرش روهر چه بیشتر به شما عطا کنه
بهت تسلیت میگم عزیزم
میدونم خیلی سخته و غم بزرگیه اماحتماخودش هم تحمل و صبرش رو میده خواهش می کنم جلوی ستاره رعایت کن الهی بمیرم که مجبوری یواشکی گریه کنی و بغضات رو خالی کنی
خدا رحمت کنه بابای مهربونت رو به خانواده ات صبر بده
وای خانومی جون یعنی دیدم و خوندم و اشک ریختم. با اینکه نمیشناختمشون با اینکه مدتهاست از خودت هم خبر ندارم. ولی پدر یه چیز دیگه است. تسلیت میگم
ممنون دوستان گلم
امیدوارم هیچوقت غم نبینید. اونهم به این سنگینی و ناگهانی. همیشه شاد باشید و سایه پدر و مادر بر سرتون.
تیستو جون خیلی خوشحال شدم دیدمت. فکر کنم از ایران رفتی. امیدوارم هرجا هستید موفق و سربلند باشید و غم و غصه به زندگیتون راه پیدا نکنه. کورش خان رو ببوس